نتیجه نهایی همه برنامهها، فعالیتها، تصمیمات مالی، تولیدی و کارایی عملکرد مدیریت در فعالیت سودآوری شرکت(بانک) منعکس میشود. سودآوری توان شرکت(بانک) یا موسسه در ایجاد درآمد کافی به گونهای که پس از پرداخت هزینههای جاری مبلغی اضافی به نام سود برای شرکت(بانک) باقی بماند، میباشد (Soyemi et al,2013,2). سرمایهگذاران و اعتباردهندگان، علاقه زیادی به ارزیابی سودآوری جاری و آتی یک شرکت (بانک) دارند. شرکتها برای جذب سرمایه مورد نیاز خود مجبورند سود کافی برای تامین بازده مناسب جهت سرمایهگذاران و اعتباردهندگان بدست آورند. در صورتی که شرکتها سود کافی تحصیل نکنند، آنها قادر به جذب سرمایه مورد نیاز جهت اجرای انواع پروژهها از طریق سهامداران یا اعتباردهندگان نخواهند بود. دوام و بقاء یک شرکت در بلندمدت، به توانایی آن در کسب درآمد برای انجام کلیه تعهدات و تامین بازده مناسب برای سهامداران اصلی، بستگی دارد.
سودآوری در بانکها نیز برای بستانکاران، مالکان، کارکنان و مدیریت حائز اهمیت است. بانکها از طریق ارائه خدمات بانکی به مشتریان کسب درآمد میکنند که این از طریق جذب سپردههای مردم با نرخ بهره پایین و اعطای تسهیلات با نرخ بهره بالاتر از آن صورت میپذیرد. نتیجه اختلاف دو نرخ مذکور، عایدی بانک را تشکیل میدهد که اصطلاحاً به آن حاشیه سود و بهره گفته میشود. بنابراین هرچه بانک بتواند از مقیاسهای سودآوری استفاده کند سود حاصل از این عمل نیز بیشتر خواهد شد.
برای اندازهگیری سودآوری از نسبتهای سودآوری استفاده میشود. نسبتهای سودآوری در ارزیابی فعالیتهای عملیات اجرایی شرکتها (بانکها)، مورد استفاده قرار میگیرند. نسبتهای سودآوری، میزان موفقیت شرکت (بانک) را در تحصیل سود و بازده خالص نسبت به درآمد و فروش یا نسبت به سرمایهگذاری میسنجند. نسبتهای سودآوری، عملکرد کلی شرکت(بانک) و کارایی مدیریت را در تحصیل سود مناسب، مورد سنجش قرار میدهند. این نسبتها بر دو نوع هستند. دسته اول ، سودآوری را در رابطه با فروش و درآمد، مورد سنجش قرار میدهند. دسته دوم، سودآوری را در رابطه با سرمایهگذاریها و داراییها میسنجند.
با توجه به موضوع تحقیق، در این نوشتار؛ سه شاخص بازده داراییها(ROA)[2]، نسبت بازدهی سرمایه (حقوق صاحبان سهام ، ROE)[3] و حاشیه سود(NIM)[4] که در ارزیابی عملیات اجرایی بانکها و نحوه استفاده از داراییها بیشترین کاربرد را دارند، تشریح خواهد شد.
داراییهای شرکت، نقش اصلی در تحصیل سود ایفاد میکنند. هر چقدر داراییها با کارایی بیشتری بکار گرفته شوند، بانک سود آورتر خواهد بود. داراییها صرفنظر از اینکه از محل وجوه استقراض یا سرمایهگذاری صاحبان اصلی، تامین شده باشند، وظایف مربوط به خود را به نحوی مطلوب انجام میدهند (صالحنژاد و غیور،20:1389). بازده داراییها، نحوه بکارگیری از داراییهای بانک در جهت ایجاد درآمد و فروش توسط مدیریت را مورد سنجش و ارزیابی قرار میدهد و بهترین نسبت برای ارزیابی مدیریت است، چرا که خالص درآمدی را که از بکاربردن کل داراییهای بانک ایجاد میشود را ارزیابی میکند. از این رو کمتر از نسبت بازده سرمایه در معرض انحراف قرار دارد (Gul et al,2011,65). این نسبت، نسبت سود عملیاتی را به کل منابعی که تحت مدیریت بانک قرار دارد، مرتبط میسازد. سهامداران و مدیران، بازده داراییهای بانک را با بازده بکارگیری منابع در زمینههای دیگر با هم مقایسه می کنند. هرچه این بازده بالاتر باشد، کارایی بانک در بکارگیری از داراییها و منابع بهتراست (Khrawish et al,2011,52).
برای محاسبه نسبت بازده دارایی معمولا از دو فرمول استفاده میشود. به طوریکه در برخی از مطالعات (برای مثالGul et al(2011); Khrawish et al(2011); Aminu(2013); Soyemi et al(2013); (Ogunleye(2013). این نسبت به صورت درآمد خالص(سود خالص بعد از کسر مالیات) به کل داراییها و در تعدادی از مطالعات (برای مثال ;Roman and Dănuleţiu(2013) Sufian(2011) و Antonina (2011)) به صورت نسبت درآمد خالص به متوسط کل داراییها محاسبه میگردد. بنابراین، میتوان گفت که نسبت بازده دارایی نشان دهنده یک ریال سود برای هر صد ریال از داراییها است.
[1]. Profitability
[2]. Return on Assets
[3]. Return on Equity
[4]. Net Interest Margin
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
بررسی تاثیر عوامل درونی و بیرونی بر سودآوری بانکهای دولتی و خصوصی منتخب در ایران
درباره این سایت