پیش آیندهای سازمانی تعهد سازمانی
تحقیق بر روی پیشآیندهای تعهدسازمانی، عمدتاٌ بر عواملی تمرکز شده است که به کارکنان علامت میدهند که سازمان حمایت کننده است، در پرداختن به کارکنان با انصاف رفتار میکند و برای آنها ارزش قائل است.
این مجموعه از عوامل، معمولاٌ عوامل کارمندمدار خوانده میشوند( بریجز[1] و هریسون[2]،2003، ص
ص 583-558).
در مطالعهای، جهتگیری ارزشی سازمان و رابطهاش با تعهدسازمانی در بین معلمان مورد ارزیابی قرار گرفت( ریس و پوندر،1993، صص93-86).
بنا بهعقیده گروس و اتزیونی (1985)، سه طبقه متفاوت از جهتگیری ارزشی سازمانی محتمل است:
سازمانهای سرکوبگر، از تهدیدهای فیزیکی برای کنترل رفتار کارکنان استفاده میکنند، در حالیکه
سازمانهای انتفاعی، از پاداشهای مادی(مثل افزایش حقوق)، برای تأثیر بر کارکنان استفاده میکنند.
سازمانهای هنجاری، پاداشهای سمبلیک( مثل قدرشناسی کارکنان) را برای هدایت کارکنان، دستکاری میکنند و بنابراین امکان به وجود آمدن بیشترین دلبستگی را برای کارکنان فراهم میکنند( گروس و اتزیونی، 1985، ص ص104-92).
بنا بهعقیده مکالروی[3] (2001)، پرداخت دستمزد بالا، به دلایل مختلفی میتواند منجر به تعهدسازمانی بالاتر شود. اول، این کار باعث میشود سازمانها میزان بیشتری از تقاضایهای کاری را جذب کنند. دوم، دستمزد بالا، نشانی از این است که سازمان چهقدر برای کارکنانش ارزش قائل است. سوم، گره زدن دستمزد با عملکرد کارکنان را برمیانگیزد تا تلاش بیشتری به خاطر سازمانشان اعمال کنند. به این دلایل، پیشبینی میشود، دستمزد بالایی که به عملکرد سازمانی پیوند خورده است، منجر به سطوح بالای تعهد سازمانیمیشود. وقتی تها و اعمال مربوط به جابهجایی کارکنان، علیالخصوص جابهجایی به سمت بالا، در سازمانی اتفاق میافتد، میتواند بر تعهد کارکنان اثر داشته باشد. بهعنوان مثال گرتنر [4]و نولن[5] (1989)، پی بردند که تعهد در میان کارکنانی که ترفیع داده شده بودند بیشتر است و همچنین تعهد بهطور مثبتی با ادراک کارکنان از این که شرکت در درونش تی برای ترفیع دادن دارد، همبسته است. چنین تی، احتمالاٌ به عنوان گواهی از حمایت سازمانی در نزد کارکنان درک میشود، که به نوبه خود تعهد بیشتری را نسبت به سازمان القا میکند. دونهام[6]، کراب و کاستاندا (1994) به بررسی این موضوع پرداختند که مدیریت مبتنی بر مشارکت افراد و بازخورد سرپرست تا چه اندازه بر سطح تعهدعاطفی، مستمر و هنجاری کارکنان تأثیرگذار است. محققان پی بردند که وقتی سرپرستان، دربارهی عملکرد کارکنان، به آنها بازخورد میدهند و به کارکنان اجازه مشارکت در تصمیمگیری را میدهند، سطح تعهدعاطفی کارکنان بیشتر از دو نوع دیگر تعهد است. یعنی، کارکنان بیشتر تمایل دارند در سازمان بمانند، به خاطر اینکه خود میخواهند، نه اینکه احساس میکنند که مجبور هستند. برخی تحقیقات نیز بر تأثیرگذاری سایر تجارب کاری چشمگیر، بر تعهد سازمانی، نظیر سبک رهبری تمرکز کردهاند. موریس[7]و شرمن[8](1981)، همبستگیهای مثبتی بین تعهد و ساختار اجرایی و ملاحظهی رهبر به دست آوردهاند. نتایج تحقیقات بیردی[9]، آلن[10] و وار[11] (1997)، آشکار ساخته است که بین تعهد سازمانی و فرصتهای فراهم شده برای آموزش کارکنان رابطهی مثبتی وجود دارد. فرصتهای آموزش برای کارکنان میتواند به معنای حمایت سازمان از آنها باشد.
از سایر پیشآیندهای تعهدسازمانی میتوان به مطالعات زیر اشاره کرد:
استیرز(1977)، پی برد که فرصت تعاملات اجتماعی مثبت، بهطور مثبتی با احساس تعهد همبسته است.
همچنین تحقیقات معلوم کرده است که امنیت شغلی، بهطور مثبتی با تعهد سازمانی همبسته است( یوسف[12]، 1998، صص194-184).
وجود امنیتشغلی، احتمالاٌ ادراک کارکنان از حمایت سازمانی را که به ترویج تعهد سازمانی کمک میکند، تقویت میکند. همچنین تحقیقات نشان داده است که خشنودی شغلی از ماهیت کار، بهطور مثبتی با تعهد سازمانی همبستگی دارد( اکپارا[13]، 2004، صص338-327).
نتایج تحقیق دیگری نشان داد که بهطورکلی ویژگیهای شخصی( جنسیت، وضعیت روحی، مسئولیتهای خانوادگی، تحصیلات)، ویژگیهای شغلی( سرپرست، وضوح نقش، درآمد) و ویژگیهای درگیری شغلی( دوره تصدی، شغل دوم) تعهد سازمانی را تحت تأثیر قرار خواهند داد( جوینر[14] و بکلیس[15]، 2006، صص 452-439).
یافتههای تحقیق گانلو و همکاران(2010)، همچنین نشان داد که رضایت شغلی اثر قابلملاحظهای بر تعهد هنجاری و تعهد عاطفی دارد و هرچهقدر که افرادخشنودی بیشتری از شغل خود داشته باشند، تعهد هنجاری و عاطفی بیشتری نیز به سازمان خواهند داشت.
3- Bridges
4- Harrison
1- Mc Elroy
2- Gaertner
3- Nollen
4- Dunham
1- Morris
2- Sherman
3- Birdi
4-Allan
5- Warr
6-Yousef
7-O’kpara
1- Joiner
2- Bakalis
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
بررسی رابطه بین هوش هیجانی با تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان استانداری اصفهان
درباره این سایت